کمی صادقانه تر

یادداشت های سید محمد مهدی حسینی پارسا

درست است!  انگار همين ديروز بود!  اما بيش از هزار روز از يتيم شدن ، از داغدار شدن و از تنهائي خانواده هائي مي گذرد كه براي اين روزها برنامه ها داشتند...

 حافظه هايي كوتاه مدت!

c130 - www.myu.ir15 آذر ماه 1384

بيقراري در دل 104 خانواده لانه كرده است!

ساعت سيزده و پنجاه دقيقه

تلفنم زنگ مي خورد ، سيد! يه هواپيما همين الان افتاد! مي شوم مثال مرغي پركنده!  تلويزيون را روشن مي كنم!  شبكه ي خبر! چندي نمي گذرد ، به نقل از پليس 110 ، دقايقي پيش يك فروند هواپيما حوالي فرودگاه مهر آباد ، شهرك توحيد سقوط كرد. اطلاعات بيشتري در دست نيست!

محسن همتي:

ساعت حوالي 10 صبح بود كه مهدي زنگ زد ، كجائي مهدي؟ مهرآباد! مگه پرواز نكرديد؟ هواپيما خرابه!

ساعت سيزده و چهل و سه دقيقه

محسن همتي:

محمد زنگ زد ، محسن همين الان جلوي چشم من يه هواپيما شيرجه رفت توي شهرك توحيد! مهدي كجاست؟! هواپيماش چي بود؟ ملخ داشت! مهدي كجاست؟! مهدي چابهاره! تو برو تو شهرك كمك كن!

 خيره شدم به صفحه ي تلويزيون! شبكه خبر! خبري نيست! مجري ظاهر شد ، در پي سقوط يك فروند هواپيما در شهرك توحيد ، نيروهاي امدادي به محل حادثه اعزام شدند! هنوز اطلاعات بيشتري در خصوص سرنشينان هواپيماي مذكور در دست نيست!

 محسن همتي:

شده بودم شبيه مرغ سركنده! مي دونستم همون هواپيماست! برگشتم شبكه گفتم به نقل از 110 خبر سقوط رو بريم ، رفتيم! رفتم گروه خبرنگاران ، گفتم حميد رضا ، دو تا گروه بفرست شهرك توحيد ، يه هواپيما سقوط كرده! برگشتم بالا ، به بچه ها گفتم موزيك ويدئو بسازند ، با عكس بچه هاي اعزامي به چابهار ، اگر قرار شد خبر رو بريم! با عكس باشه! بچه هاي مونتاژ ، مبهوت كلام من بودند! برگشتم گروه خبرنگاران ، هنوز گروه نرفته بود! گفتم بچه ها تو اون هواپيما بودن! بچه هاي گروه خبرنگاري گيج شده بودند! محسن چي ميگي؟!

محمد زنگ زد! محسن اينجا جهنمه! بگو آتش نشاني بياد! مردم دارن مي سوزن! محسن مهدي كجاست؟! مهدي چابهاره ، برو كمك كن! محسن مهدي كجاست؟ گفتم مهدي چابهاره! محسن بگو آتش نشاني بياد! اينجا جهمنه ، محسن مهدي كجاست ؟!  گفتم چابهاره! اصلا فكر كن بين همين هاس! برو كمك كن! محسن اينجا جهمنه ،مردم دارن مي سوزن! بگو آتيش نشاني بياد...

زنگ زدم خونه ي پدرم  ببينم چه خبره! بايد كاري مي كردم كه سمت تلويزيون نرن! سلام ، مامان كجاس؟ اينجاس ، محسن اين هواپيما چي بوده كه سقوط كرده؟! مهدي كجاس!؟ مهدي چابهاره ، اونا صبح رفتن! نه مهدي ساعت 10 زنگ زده بود مي گفت هواپيماشون خرابه! پس چرا زنگ مي زنيم موبالش خاموشه؟! مهدي الان چابهاره ، مانور ارتشه! اونجا ميرن تو قرنطينه ، موبايلشون بايد خاموش باشه! من بهش زنگ مي زنم مي گم با خونه تماس بگيره!

 هنوز چشمم از صفحه تلويزيون جدا نشده! مجري دوباره ظاهر مي شود ، اطلاعات جديدي در مورد هواپيماي حادثه ديده! ، هواپيماي مذكور متعلق به نيروي هوايي ارتش بوده كه در حال اعزام نيرو به مانور ولايت در چابهار ، دچار سانحه گرديده است!

 محسن همتي:

زنگ زدم به چابهار ، به يكي از بچه هاي ارتش ، فلاني از بچه هاي ما چه خبر؟ ديگه الان بايد برسن! تو راه هستند! گفتم منتظر نباش! بچه ها سقوط كردند! چي مي گي؟! شوخي نكن! شوخي ندارم ، بچه ها سقوط كردند! منتظر نباشيد! چي مي گي؟! بزار من تماس بگيرم! با بيسيم تماس مي گيرد! كسي پاسخ نمي دهد! " ميگم بچه ها سقوط كردند!" منتظر نباشيد! اسامي رو براي من بخون!

مرد ارتشي باورش نمي شود! تلفن را قطع مي كنم! و اينبار مرد ارتشي زنگ مي زند! محسن جواب نمي دن! گفتم كه! منتظر نباشيد ، بچه ها در شهرك توحيد سقوط كردند! مرد ارتشي اسامي را مي خواند! 1- عباس واعظی 2- مجتبی محدث 3- مهدي همتي...

ارتشي براي من مي خواند و من مي نوشتم...

مجري به صفحه ي سيماي شبكه ي خبر برمي گردد ، و بخشي از اسامي جانباختگان ، مشخصات هواپيما و نيت سرنشينان آن را قرائت مي كند!

خانواده ها ي جانباختگان عموما از طريق شبكه ي خبر از عمق فاجعه مطلع مي شوند وچندي نمي گذرد ، رئيس جمهور از جوار خانه ي خدا پيام تسليت صادر مي كند:

بسم الله الرحمن الرحيم

مردم شريف ايران

به محض ورود به شهر مكه مكرمه در جوار كعبه شريف از خبر فاجعه سقوط هواپيما و شهادت جمعي از هموطنان، فرهيختگان، اعضاي جامعه رسانه‌اي و نظاميان مطلع شدم. اين حادثه جانسوز را به محضر بقيه‌الله الاعظم ارواحنا له الفداء، رهبر معظم انقلاب حضرت آيت الله خامنه‌اي، خانواده معظم جانباختگان، مردم عزيز و همكاران آنان تسليت مي‌گويم و براي مجروحان حادثه از خداوند منان آرزوي شفاي عاجل دارم . نيروهاي امدادي و اجرايي كشور موظفند براي امداد رساني و نجات جان مجروحان تمامي توان و تلاش خود را به كار گيرند . معاون اجرايي رييس جمهوري به عنوان رييس ستاد پيگيري تبعات حادثه، علت سقوط هواپيما و امداد به حادثه ديدگان را مديريت خواهد كرد و در اسرع وقت هماهنگي لازم را به عمل خواهد آورد.

 تشيـيـعي بـا شـكوه

c130- myu.irپنجشنبه ، هفدهم آذرماه 84

پيكر مطهر شهداي پرواز سي 130 بر روي دستان هزاران نفر از مردم مهربان ايران زمين تشييع و به خاك سپرده شد.

موجي پرشور از حس همدردي مردم ، آنروز خانواده هاي داغديده را همراهي مي كرد ، مسئولين كشوري و لشگري پا به پاي مردم براي آرامش خاطر بازماندگان آن حادثه ي تلخ مي كوشيدند ، قطعه اي مخصوص اصحاب رسانه طراحي و آماده شد.

 محسن همتي:

ميان قطعه ي 50 و 231 ، مشاجره بود ، قطعه ي 231 از قطعات عادي بهشت زهرا قلمداد مي شد اما قطعه ي 50 به لحاظ ويژگي موقعيت ، شرايط بهتري را براي طراحي هاي آينده مهيا مي كرد ، در آخرين ثانيه ها ، شهيد ايل بيگي بعد از وداع خانواده و همسايه ها و پس از انصراف از دفن در قطعه ي 231 ، در قطعه ي 50 دفن شد و ديگران هم يكي پس از ديگري به آرامگاه ابدي راه يافتند.

آن روز يكي از عجيب ترين روزهاي عمر من بود! من به بهارستان نرفتم و در يافت آباد ماندم براي همراهي با خانواده ي شهيد حسين عرب احمدي ، حسين را آوردند ، مردم از گوشه كنار مي آمدند ، حسين را كفن كرديم ، با همان كفني كه خودش از كربلا خريده بود! اين شهيد بر روي دستان سيل انبوه مردم همچون گلي بر روي جريان جاري آب روان بود ، من فيلمبرداري مي كردم و گه گاهي در ويزور دوربين به تصاويري بر مي خوردم كه نشانه بودن اين شهدا را برايم مسجل تر مي كرد ، آن جوان افغاني را هرگز فراموش نخواهم كرد كه چگونه زار مي زد و به دنبال پيكر شهيد مي دويد! با خودم گفتم: تو ديگر چرا گريه مي كني!؟

 بنیاد شهید هنوز شهادت خبرنگاران را نپذیرفته است!

شنبه ، نوزدهم آذر ماه 84

" بنیاد شهید و امور ایثارگران تاكنون شهادت خبرنگاران و گروههای خبری جانباخته در حادثه سانحه هوایی را قبول نكرده و بر عدم خاكسپاری شهدای این حادثه در قطعه شهدا تاكید دارد.

یك منبع آگاه با اعلام این مطلب در گفتگو با خبرگزاری فارس گفت: متاسفانه با وجود صراحت قانونی و تاكید صریح قانون مصوب ارتش مبنی بر شهادت «تمامی كشته شدگان در مراحل انتقال قبل، حین و پس از رزمایش‌های نظامی» بنیاد شهید و امور ایثارگران تاكنون از پذیرش این مسئله خودداری كرده است.
وی افزود: از سوی ستاد كل نیروهای مسلح، رئیس بنیاد حفظ آثار و نشر ارزشهای دفاع مقدس به عنوان مسئول پیگیری این حادثه تعیین گردیده، ولی پیگیری وی برای مشخص شدن دلیل عدم موافقت این بنیاد و طی مراحل حقوقی مسئله، هنوز به نتیجه نرسیده است

این منبع آگاه افزود: در حالی كه رئیس جمهوری صراحتاً بر شهادت این عده تاكید كرده و قانون نیز در این زمینه شفافیت دارد مشخص نیست دلیل این نوع برخورد بنیاد شهید با مسئله چیست.

امروز نیز به دلیل مخالفت بنیاد شهید اصفهان، امكان خاكسپاری شهید جان نثاری در بهشت شهدای اصفهان فراهم نگردید. این در حالی است كه تعداد زیادی از خبرنگاران جان با خته در این حادثه، روز پنجشنبه در قطعه ای به نام شهدای رسانه در بهشت زهرا در تهران خاك سپاری شدند "

در نهايت بچه ها رسما شهيد مي شوند!

 هواپيما نقص فني داشته است ،  اشكال در VOR هاي هواپيما!

دوشنبه ، 29 خرداد 1385

پس از گذشت بيش از 6 ماه سازمان قضائي نيروهاي مسلح نتايج كنكاو خود در پرونده ي سي130 را اعلام مي كند.

با توجه به تحقیقات انجام شده، گزارش سانحه سقوط هواپیمای سی 130 نیروی هوایی ارتش جمهوری اسلامی ایران به شرح زیر است:

c130- myu.ir

1/1- خلبان هواپیمای سی 130 ستوان یكم، بابك گوهری در ساعت 8 صبح روز سانحه جهت كنترل‌های قبل از پرواز به هواپیما مراجعه و با برخی اشكالات فنی از جمله عیب سیستم ناوبری هواپیما VOR مواجه شده و اشكالات را در فرم مربوط ثبت و اعلام می‌نماید.

2/1- با توجه به تاخیر در رفع عیب سیستم ناوبری و عدم موافقت خلبان گوهری برای پرواز با یك VOR، مسئولان مربوط به تیپ ترابری اقدام به تعویض خلبان گوهری به خلبان نادری می‌نمایند.

3/1- در پی اصرار خلبان نادری كه عیب VOR را اساسی می‌دانسته، تیم تعمیر و نگهداری اقدام به تعویض یكی از VORها‌ی هواپیمای مذكور با VOR هواپیمای دیگری می‌نمایند.

4/1 -با تعویض VOR و صدور اجازه پرواز ، خلبان گوهری تقاضا می‌كند كه مجدداً هدایت هواپیما را بر عهده بگیرد كه با موافقت مسئولان امر هدایت به وی سپرده می‌شود.

5/1- در نهایت هواپیمای سی 130 در ساعت 24/21/13 با بیش از 5 ساعت تاخیر با رفع اشكالات موجود و دید كم به پرواز درآمده ولی 10 دقیقه پس از پرواز در ساعت 00/31/13 به علت بروز نقص فنی در موتور شماره 4، خلبان اعلام وضعیت اضطراری نموده (خلبان در این لحظه با مشاوره با متخصصین موتور شماره 4 را خاموش می‌نماید) و با هماهنگی تقرب (رادار) فرودگاه به فرودگاه باز می‌گردد.

6/1- خلبان پس از كسب مجوز از تقرب (رادار)، جهت فرود ارتفاع خود را كاهش داده و در فاصله 7 مایلی باند و در ساعت 37/40/13، تقرب فرودگاه، هواپیما را به برج مراقبت تحویل می‌دهد و مسئولیت خود را تمام شده تلقی می‌نماید.

7/1- هواپیما در فاصله 2/4 مایلی از مسیر اصلی خود به سمت چپ منحرف شده و این انحراف تا زمان بروز سانحه ادامه می‌یابد.

8/1- در فاصله 5/3 مایلی باند، شهید گوهری در تماس افسر كاروان نظامی (بخش كنترل پروازهای نظامی پایگاه هوایی مهرآباد) با وی، وضعیت را طبیعی اعلام می‌كند. این موضوع بیانگر این است كه وی متوجه انحراف به چپ خود نبوده است.

9/1- با ادامه پرواز نزدیك شدن هواپیما به زمین، خلبان گوهری متوجه انحراف مسیر شده و در جهت تصحیح مسیر خود به سمت باند پرواز (سمت راست)، بدون توجه به محدودیت هواپیما و از كار افتادن موتور شماره 4 در بال راست، با سرعت كم اقدام به گردش بیش از حد به سمت راست می‌نماید كه این عمل وی موجب واماندگی هواپیما STALL شده و هواپیما با برگشت به چپ و شیرجه شدید در كنار بلوك 52 شهرك توحید به زمین برخورد و منفجر می‌شود.

 آنچه باعت اين فاجعه مي شود

به گزارش سازمان قضائي نيروهاي مسلح با توجه به تحقیقات انجام شده علل و عوامل ذیل در وقوع سانحه موثر بوده‌اند.

1/4- اشكال در سیستم ناوبری هواپیما - كاركنان پایگاه هوایی مهرآباد در تعویض سیستم VOR هواپیمای سی 130 مرتكب اهمال و سهل انگاری شده‌اند و فرماندهان مربوط نظارت صحیحی بر عملكرد زیر مجموعه خود اعمال ننموده‌اند كه این امر منجر به انحراف هواپیما از مسیر اصلی خود هنگام فرود در فرودگاه مهرآباد شده است. (گفته مي شود ، VOR تعويض شده از هواپيمائي باز شده كه خود گزارش خطاي VOR داشته است! ، ضمن اينكه VOR مذكور با VOR سالم هواپيماي سي 130 تعويض شده و به اين صورت هر دو VOR هواپيماي سانحه ديده خراب بوده است!)

2/4- سهل انگاری كنترلر تقرب (رادار) و برج مراقبت و مسئولان اداره مراقبت پرواز فرودگاه مهر آباد.

براساس تحقیقات به عمل آمده و نظریه كارشناسان به ویژه هیات كارشناسان پاكستانی (عضو ایكائو) در هنگام انحراف هواپیما از مسیر اصلی خود، كنترلر‌های تقرب و برج مراقبت طبق مقررات سازمان ایكائو و دستور العمل‌های موجود وظیفه داشته‌‌اند كه هواپیمای دارای نقص فنی و در حین فرود اضطراری را تا زمان نشستن بر باند فرودگاه،تحت نظارت و مراقبت دقیق خود قرار داده و هر گونه انحرافی را به خلبان تذكر دهند،لیك به وظایف قانونی خود به درستی عمل ننموده‌اند و مسئولان اداره مراقبت پرواز نیز مدیریت صحیحی بر مجموعه خود اعمال ننموده‌اند.

3/4- براساس بررسی‌های انجام شده و اعلام مراجع امنیتی هیچ گونه قرائن و شواهدی دال بر انجام اقدامات خرابكارانه در هواپیما به دست نیامده است.

4/4- مجموع خطاها و سهل انگاری‌ها‌ی به عمل آمده در پایگاه هوایی مهرآباد و اداره مراقبت پرواز فرودگاه مهر آباد در وقوع این سانحه نقش داشته است.

 سازمان قضائي نيروهاي مسلح

براساس قرار نهایی دادسرای نظامی تهران كه در 93 صفحه تنظیم شده است و با توجه به نتایج تحقیقات و بررسی‌های به عمل آمده، معاینات و تحقیقات محلی، نظریات هیات‌های كارشناسی و اظهارات شهود و مطلعین، قصور چهار نفر از مسئولان و كاركنان تیپ ترابری منطقه هوایی مهرآباد و چهار نفر از مسئولان و كاركنان بخش مراقبت پرواز و تقرب (اپروچ) فرودگاه مهرآباد،در این سانحه اثبات و پرونده آنان به اتهام مشاركت در اهمال،     سهل انگاری، بی‌مبالاتی و عدم رعایت نظامات دولتی و مقررات ایمنی مربوط به پرواز و هوانوردی منجر به قتل غیر عمدی، شهادت سرنشیان هواپیما و تعدادی از رهگذران و ایراد صدمه بدنی غیر عمدی به تعدادی از ساكنین و رهگذران محلی با صدور قرار مجرمیت و كیفر خواست به دادگاه نظامی تهران ارسال گردید.

رسیدگی به پرونده در دادگاه نظامی یك تهران ادامه پیدا خواهد كرد و بدیهی است كه براساس حكم داده و طی مراحل دادرسی، مقصرین نهایی و میزان قصور متهمان تعیین خواهد شد.

 8 متهم پرونده تبرئه مي شوند! ورق بر مي گردد!

دو سال بعد ، چهار شنبه ، دوم مرداد ماه 1386

اهمال كاري مسئولين نيروي هوائي ارتش و فرودگاه مهر آباد  ، اصرار بيش از حد براي پرواز ، عدم پذيرش پرواز توسط خلبان گوهري ، تعويض خلبان ، اتفاق نظر دو خلبان در وجود عيب در سيستم ناوبري ، vor هاي هواپيما ، پرواز گوهري با همان هواپيما كه در يك سال نخست پس از حادثه بر سر زبان ها جاري بود ، بعد از گذشت نزديك به دو سال ، به اوهام و خيال تبديل مي شود و درنهايت همه ي متهمان پرونده تبرئه مي شوند ، گوئي كه سقوطي رخ نداده! و يا مقصر حادثه خلباني بوده كه حالا براي دفاع از خود دستش كوتاه است! گر چه اگر فرض كنيم خلبان مقصر حادثه بوده ، آيا خلبان كسي جز كادر پروازي نهاجا بوده است!؟

 دادسراي نظامي تهران ميخ آخر را مي كوبد!

دادگاه نظامی یک تهران در رسیدگی به این پرونده ، پانزده جلسه برگزار کرد که ده جلسه آن با حضور شکات و خانواده های معظم شهدای این سانحه برگزار شد.

در روند رسیدگی ابعاد مختلف ،  این حادثه مورد بررسی و تحقیقات قرار گرفت و چندین جلسه اختصاصی نیز با متخصصان نیروی هوایی و سازمان هواپیمایی کشوری ،کارشناسان ، خبرگان فن هوانوردی و خلبانان با تجربه برگزار شد .

این اطلاعیه می افزاید: دادگاه نظامی یک تهران در نهایت با تکمیل تحقیقات رای متهمان پرونده را صادر و به استناد قانون اجازه الحاق دولت ایران به کنوانسیون 12 اکتبر1929 ورشو، پروتکل 28 سپتامبر 1961 گوادالاخارا و پروتکل 8 مارس 1971 گواتمالا، نهاجا را به پرداخت (دیه) در حق سرنشینان و کادر پروازی و جان باختگان شهرک توحید و جبران خسارات واردشده به دیگر زیان دیدگان محکوم کرد.

در این اطلاعیه افزوده شده است : با بررسی اسناد ، مدارک و مستندات موجود نظریه های فنی و کارشناسی ارائه شده متخصصان مختلف در امور هوانوردی اعم از خلبانی ، مراقبت پرواز ، مدیریت فرودگاهی ،رادار و تعمیرات و نگهداری هواپیما ، دلایل و مدارک متقن ارائه شده متهمان که مورد تایید کارشناسان خبره و متعهد قرار گرفته است ، در نهایت امکانات و مقدورات موجود در بخش های مربوط در نهاجا و سازمان هوپیمایی کشوری ، دادگاه ، اقدامات انجام شده هشت متهم پرونده را مغایر قوانین و مقررات و دستور العمل های محلی تشخیص نداد و اهمال ، سهل انگاری و رعایت نکردن نظامات دولتی متهمان از نظر دادگاه محرز نشد ، لذا آنان را از اتهامات وارد شده تبرئه کرد.

بدیهی است که رسیدگی به موضوع سوء مدیریت و نظارت نکردن صحیح در حوزه وظایف اداری متهمان و تنبیه متخلفان در صورت اثبات تخلف ، به لحاظ این که فاقد جنبه جزایی است ، به عهده مسئولان ذیربط در نهاجا و سازمان هواپیمایی کشوری است .

دراین اطلاعیه می افزاید: حکم دادگاه ظرف بیست روز از ابلاغ ، قابل تجدید نظر خواهی در مراجع قانونی است و افراد و مقاماتی می توانند به حکم صادرشده اعتراض کنند که در حکم دادگاه مشخص شده اند و حکم رسما به آنان ابلاغ خواهد شد

 حكمي ناقص با چند ماه تاخير به شكاك ابلاغ مي شود!

حكم صادره تعجب همگان ، بخصوص شكاك را بر مي انگيزد! تناقض ميان  نخستين اطلاعيه  ي سازمان قضائي نيروهاي مسلح و راي نهائي دادگاه نظامي تهران كاملا مشهود است چنانكه تحقيقات صورت گرفته اهمال كاري 8 مسئول را به اثبات مي رساند اما راي دادگاه نظامي گوياي چيز ديگري است.

از سوي ديگر حكم صادره از سوي دادگاه نظامي تهران كه فرصتي 20 روزه براي اعتراض را در نظر گرفته است با چند ماه تاخير و به صورت ناقص به شكاك اصلي ابلاغ مي شود!

 کنوانسیون 12 اکتبر1929 ورشو

استناد دادگاه نظامي تهران به قانون الحاق ايران به کنوانسیون 12 اکتبر1929 ورشو براي محكوم كردن نهاجا به پرداخت ديه نيز جاي تامل دارد ، چرا كه در آن كنوانسيون كه اساسا به منظور يكسان سازي مقررات ناظر بر امور حمل و نقل هوائي صادر و به امضاء ايران نيز رسيده است ،  ماده ي 22 كنوانسيون مذكور صريحا خطاكار مسئول در حمل نقل هوائي را  به پرداخت خسارت محكوم مي كند:

 ماده ي22 كنوانسيون 12 اکتبر1929 ورشو + 2 پروتكل الحاقي اصلاحي

مسئوليت متصدي حمل و نقل در مورد حمل مسافر محدود به مبلغ يك ميليون و پانصد هزار فرانك براي مجموع دعاوي مربوط‌به جبران خسارت حاصله از فوت يا آسيب بدني براي هر مسافر مي‌باشد.
‌در موردي كه مطابق قوانين محكمه رسيدگي‌كننده ممكن است خسارات به صورت اقساط پرداخت گردد جمع كل مبلغ اقساط نبايد از يك ميليون و‌پانصد هزار فرانك تجاوز نمايد.

 1.500.000 فرانك خسارت واقعي براي هر نفر از حادثه ديدگان!

طبيعيست كه قوانين محكم و سختگيرانه لازمه ي ايجاد امنيت مطلوب در حمل و نقل هاي هوائي است اما آنچه در مورد جانباختگان اين حادثه لحاظ گرديده ، مغاير با كنوانسيون 12 اکتبر1929 است! در ماده ي 22 قانون مذكور متصدي خاطي محكوم به پرداخت حداقل 1500.000 فرانك براي هر نفر بوده است كه معال ريالي آن با احتساب قيمت ارز مذكور به هر فرانك 7500 ريال چيزي معادل 11.250.000.000ريال مي باشد كه مبلغ پرداختي به بازماندگان در قالب ديه اسلامي از 300.000.000 ريال تجاوز نكرده است!

تفاوت ميان موتور سيكلت و هواپيما!

همسر شهيد شادرو:

براي من مهم است كه روزي بتوانم تفاوت قانوني ميان موتور سيكلت و هواپيما را براي فرزندم توضيح دهم!

 شكوه ياد بود هاي پي در پي در كذار زمان كمرنگ تر مي شود...

در همه جا ، از همه سمت ، همه كس در تلاشند كه براي شهداي اصحاب رسانه بزرگداشت بگيرند!

c130 - myu.irشهرداي ، ارشاد ، صدا و سيما ، تهراني ها ، شهرستاني ها ، هر كس در گوشه اي براي اين شهدا بزرگداشت مي گيرد ، نمي دانم چرا همه ي تلاش ها در سال اول خلاصه مي شود؟ شايد بخاطر همان حافظه اي كوتاه مدت باشد! حتي مناسبت ها نيز در سالهاي بعد به فراموشي سپرده مي شود ، اگر چه رياست محترم جمهور ، وزير محترم ارشاد و عده اي ديگر براي دومين سالگرد هم پيام صادر مي كنند ، اما در برگزاري دومين سالگرد ، كه تنها به دست هاي تنهاي بازماندگان صورت مي گيرد ، و نه وزير و نه وكيل ، هيچكدام در آن شركت نمي كنند ، ستاد مردمي ديگري كه قرار بود دومين سالگرد شهادت دوتن از اين شهدا را در منطقه ي 18 تهران برگزار كند با دريافتن آنكه هيچ ارگاني قصد برگزاري مراسم ندارد ، ظرف چند روز تغيير مسير مي دهد و بزرگداشت محله اي خود را به يادماني براي همه ي شهداي سي 130 تبديل مي كند ، برداشت آخر در منطقه ي يافت آباد كليد مي خورد و اكثر خانواده هاي اين شهدا حضور مي يابند ، براي خالي نبودن عريضه پيام رئيس جمهور را در آن مراسم قرائت كرديم و بعد از روز ها تلاش براي دعوت از وزير ارشاد و ديگر مسئولين در آن مراسم ، دست از پا دراز تر به قرائت پيامي از معاون مطبوعاتي وزارت ارشاد بسنده مي كنيم!

از اين جا به بعد به مظلوميت واقعي اين شهدا پي مي برم ، به مثابه  ي آن مثل كه مي گويد: كس نخارد پشت من ، جر ناخن انگشت من!

 هـزار روز مي گـذرد!

برخي از خانواده ها كه بي دريغ در تلاش براي مانائي ياد اين شهدا هستند ، از هر بهانه اي براي دست يابي به اين مهم بهره مي برند.

 نامه اي براي من

c130- myu.irيك ماه پيش از هزارمين روز پرواز سي 130 ، برخي از خانواده هاي در تماس تلفني با من تمايل خود را براي برگزاري مراسمي به مناسبت هزارمين روز وقوع آن حادثه ابراز مي كنند و اين موضوع در يادداشتي ابلاغ مي گردد ، ستاد مردمي شهداي رسانه دوباره زنده مي شود و هماهنگي هاي لازم براي برگزاري مراسم مذكور آغاز شد ، به هر حال مشاركت هاي لازم از سوي برخي از مراكز فرهنگي همچون سازمان فرهنگي هنري شهرداري تهران ، فرهنگ سرا هاي خاتم ، رسانه و بهمن ، معاونت اجتماعي شهرداري منطقه ي 18 كه هنوز سانحه ي سي130 را فراموش نكرده اند جذب مي شود و با مديريت خانه ي هنر و ادبيات پارسا تلاش براي دعوت از مسئولين كشوري آغاز مي گردد ، حاصل بيش از چند صد بار تماس تلفني ، ارسال دعوت نامه ، آنهم صرفا براي حضور مسئولين در مراسم و احيانا ارائه ي كلام در محضر خانواده هاي ارزشمند شهدا ، تا آخرين ساعات باقيمانده ، نتيجه اي به جز خالي ماندن صندلي هايVIP  ندارد ، اما هزاره ي طلوع با حضور خانواده ها و خبرنگاران ، با شكوهي خاص برگزار مي شود و كودكان شاهد ، جاي خالي مسئولين را به قاب عكس پدرانشان مزين مي كنند...

 آنچه مي ماند...

دعاي مادر شهيد مي تواند هر انساني را ابدي كند و من اين را خوب مي دانم و گرچه از عواقب آه اين مادران خبري ندارم! اما آگاهم هر آنچه خدمتگذار را از مسير خدمت دور كند امري است مردود! و بي ترديد زنده نگاه داشتن ياد شهدا از مسئوليت هاي ضروري انكار ناپذير خدمتگذاران فرهنگ ملي ايران زمين شمرده مي شود.

انقلاب ما در سخت ترين شرايط متكي به همت ، شجاعت و خون دلير مردان و شير زنانی بوده که اعتقاد به شهادت همواره نيروي ايمان را در كالبد انقلابي شان پر فروز نگاه داشته است ، پس مخفي كردن خطاها در پشت آرمانها و مقدساتي همچون شهادت جز تخريب داشته هاي اعتقادي مردم آيده ي ديگري نخواهد داشت و اين تخريب چيزي جز خيانت به انديشه ي انقلاب نيست...

 

حسینی پارسا
بیوگرافی
چرا دلم نكند تب؟
زمان زمان عجيبي ست!
نفس نمانده به كامم، هوا هواي غريبي ست!
چه رسم عاشقي است اين انتظار مجازي!
تعارفات زباني ، حسابهاي رياضي!
چرا دلم نزند لك؟ ، سايه ها كه دو رنگند!
عشقها که دروغين ، دشنه اند و تفنگند!
آدمان نه آدم ، دوستان نه تب دار!
مشق هاي نه مشتاق ، قلب ها همه بيمار
چرا دلم نكند تب؟
زمانه خانه ي جنگ است
ماندنم ننگ است
نشان ، نشانه ي گندم
بيا دلم تنگ است...
بيا دلم تنگ است...

پارسا، 18 فروردین 87
کدهای وبلاگ

پیشنهاد من برای میزبانی جوملا: