کمی صادقانه تر

یادداشت های سید محمد مهدی حسینی پارسا

گریستنی برای فردا 14

پنجشنبه ۱۴ دی ۱۳۸۵ 17:45
یک عمر فرار...

گفته بودم که ... وقتی تنها می شوی تازه احساس می کنی دلت منتظر چیزی ست. و فقط همین که منتظراست کافی است که بفهمی کسی به فکر توست. به قول آن بنده ی خدائی که sms زد: وقتی صدای اومدن sms رو شنیدی معنیش این نیست که نامه داری بلکه کسی به یاد تو بوده و حالا برای من که کوچکم قد خودم این نهایت معنویت است که توی این چند روزه که اومدم نا کجا آباد بسیاری از دوستان تند تند sms میدن که فلانی کجائی... و این آخرشه برادر آخرش...

اما رفیقان من در نهایت شلوغی افکار آدمی باز هم احساسم تنهائی است و بس.

برای من دعا کنید...

یونان / 10 ساعت تا آتن

حسینی پارسا
بیوگرافی
چرا دلم نكند تب؟
زمان زمان عجيبي ست!
نفس نمانده به كامم، هوا هواي غريبي ست!
چه رسم عاشقي است اين انتظار مجازي!
تعارفات زباني ، حسابهاي رياضي!
چرا دلم نزند لك؟ ، سايه ها كه دو رنگند!
عشقها که دروغين ، دشنه اند و تفنگند!
آدمان نه آدم ، دوستان نه تب دار!
مشق هاي نه مشتاق ، قلب ها همه بيمار
چرا دلم نكند تب؟
زمانه خانه ي جنگ است
ماندنم ننگ است
نشان ، نشانه ي گندم
بيا دلم تنگ است...
بيا دلم تنگ است...

پارسا، 18 فروردین 87
کدهای وبلاگ

پیشنهاد من برای میزبانی جوملا: