کمی صادقانه تر

یادداشت های سید محمد مهدی حسینی پارسا

دگر ديگران را نماند سري!

چهارشنبه ۳۰ آبان ۱۳۸۶ 1:0
هر آن ، هر چيزي مي تونه مسبب رنجش كسي بشه!

بسياري بر اين باورن كه رفتار آدما فرديه و بنا بر اين هركسي خودش پاسخگوي رفتار خودشه! البته تو اين گردش دوار شكي نيست اما اگر آدما مي دونستن كه آزار انساني يا هر جانداري چقدر تو سرنوشت جهان موثره ، هرگز كسي كسي رو نمي آزرد! و اين منظري راهگشاست...

بني آدم اعضاي يكديگرند ،  كه در آفرينش ز يك گوهرند ، چه عضوي بدرد آورد ديگري!  ،  دگر ديگران را نماند سري!

التماس دعا

حسینی پارسا
بیوگرافی
چرا دلم نكند تب؟
زمان زمان عجيبي ست!
نفس نمانده به كامم، هوا هواي غريبي ست!
چه رسم عاشقي است اين انتظار مجازي!
تعارفات زباني ، حسابهاي رياضي!
چرا دلم نزند لك؟ ، سايه ها كه دو رنگند!
عشقها که دروغين ، دشنه اند و تفنگند!
آدمان نه آدم ، دوستان نه تب دار!
مشق هاي نه مشتاق ، قلب ها همه بيمار
چرا دلم نكند تب؟
زمانه خانه ي جنگ است
ماندنم ننگ است
نشان ، نشانه ي گندم
بيا دلم تنگ است...
بيا دلم تنگ است...

پارسا، 18 فروردین 87
کدهای وبلاگ

پیشنهاد من برای میزبانی جوملا: