کمی صادقانه تر

یادداشت های سید محمد مهدی حسینی پارسا

آه...

جمعه ۶ اردیبهشت ۱۳۸۷ 11:21

آه... گرجه كوچك است و بي پناه!

غرشي ست بي ريا...

آه... اگر كه كوچك  است و بي صدا...

پس اين هوار گوشها!

چرا؟

مرا به جنگ با تفنگ مي برد؟

اگر كه آه... هنوز ، كوچك است و بي پناه!

پس اين هوار چشم ها!

چرا به حجم اخم ها...

دل از زمانه مي كند؟

آه...

غرشي ست بي ريا...

ولو كه كوچك است و بي پناه!

 

2008/05/26 – تهران

حسینی پارسا
بیوگرافی
چرا دلم نكند تب؟
زمان زمان عجيبي ست!
نفس نمانده به كامم، هوا هواي غريبي ست!
چه رسم عاشقي است اين انتظار مجازي!
تعارفات زباني ، حسابهاي رياضي!
چرا دلم نزند لك؟ ، سايه ها كه دو رنگند!
عشقها که دروغين ، دشنه اند و تفنگند!
آدمان نه آدم ، دوستان نه تب دار!
مشق هاي نه مشتاق ، قلب ها همه بيمار
چرا دلم نكند تب؟
زمانه خانه ي جنگ است
ماندنم ننگ است
نشان ، نشانه ي گندم
بيا دلم تنگ است...
بيا دلم تنگ است...

پارسا، 18 فروردین 87
کدهای وبلاگ

پیشنهاد من برای میزبانی جوملا: