وقتي
تقوا ، به چالش كشيده مي شود!
بيراهه ها
به سرمنزل مقصود
مي رسند!
اين خوب است!
براي چون مني كه سالهاست...
بي راهه مي رود!
از همآن شب ، كه بي راهه رفته بوم ،
و او ،
دستم را گرفته بود...
و مي كشيد!
گفتم كه زين بعد
همه ي عمرم را
بيراهه خواهم رفت...
وخرسند مي شوم
كه در بيراهه ها
مشق عاشقي كنم!
پارسا / 8 آذر/ 87 – قبل از ظهر