کمی صادقانه تر

یادداشت های سید محمد مهدی حسینی پارسا

گریستنی برای فردا 23

یکشنبه ۱۵ بهمن ۱۳۸۵ 18:53
به کجا چنین شتابان!؟

توی تاکسی بودم که رادیو گفت احمدی نژاد الهام رو برای وزارت دادگستری پیشنهاد کرده! با صدای بلند خندیدم! ناخواسته بود! راننده که براش جالب اومده بود پرسید مگه میشناسیش؟ گفتم رئیس دفترش بوده! گفت خوب! گفتم مملکت گل و بلبل! گفت یعنی چی؟ گفتم توی این دولت انگار کمبود مدیر هست! که دربدر دنبال آدم می گردن تا وزیر و وکیل بشه!!! خلاصه طرف نیم ساعتی بحث کرد و تهش به جائی نرسید گفت:

 رنگ رخسار خبر میدهد از سر درون!

آخه من موهام بلنده! و مجبورم ببندمش! به هر دلیل!

پیش خودم گفتم عجب قاضی این کاره ای بود طرف!!!!

حسینی پارسا
بیوگرافی
چرا دلم نكند تب؟
زمان زمان عجيبي ست!
نفس نمانده به كامم، هوا هواي غريبي ست!
چه رسم عاشقي است اين انتظار مجازي!
تعارفات زباني ، حسابهاي رياضي!
چرا دلم نزند لك؟ ، سايه ها كه دو رنگند!
عشقها که دروغين ، دشنه اند و تفنگند!
آدمان نه آدم ، دوستان نه تب دار!
مشق هاي نه مشتاق ، قلب ها همه بيمار
چرا دلم نكند تب؟
زمانه خانه ي جنگ است
ماندنم ننگ است
نشان ، نشانه ي گندم
بيا دلم تنگ است...
بيا دلم تنگ است...

پارسا، 18 فروردین 87
کدهای وبلاگ

پیشنهاد من برای میزبانی جوملا: